يكي از بهترين توصيهها استفاده متناوب از آب سرد و آب گرم به هنگامحمام رفتن است. با آب سرد بدن از انرژيهاي معيوب خود تخليه ميشود. آبگرم به كل بدن انرژي ميدهد و آب سرد بعدي دوباره تمام بدن را تخليه ميكند.اين چرخه اگر 5 يا 6 بار ادامه پيدا كند باعث تعادل و توازن در بدن انرژيكيگرديده و تأثير درماني دارد. زياده روي در اين عمل باعث نقصان انرژيكينگرديده و تعادل بيشتري ايجاد ميكند. بخصوص كساني كه از ضعف عمومي وافسردگي رنج ميبرند ميتوانند از دوش متناوب آب سرد و گرم بهره ببرند.
انجام عمل وضو با دست مرطوب باعث پاكسازي هر چه كاملتر كانالهايبدن ميشود. تعادلهاي چپ و راستي و بالا و پاييني بدن به كمك آب بهترصورت ميپذيرد و مسح فرِ سر با انگشتان خيس باعث فعاليت بيشتر چاكرايتاج ميشود. در اين عمل، انرژيهاي بدن بستر مناسبي يافته كه به كمك آن بهراحتي مبادله شوند. توصيه شده كه اين عمل با آب سرد انجام شود زيرا آبسرد نقش قويتري در تخليه انرژيهاي معيوب دارد.
در فصول گذشته بيان شد كه اساس انرژي درماني بر پاكسازي و انرژي دادناستوار است. عمل وضو گرفتن و نماز خواندن - يا هر عبادت ديگري نظير دعاخواندن - بعد از آن به تنهايي يك چرخه كامل درماني است. «وضو تميز و آمادهكرده و نماز پر ميكند». بسياري از بيماريها حاصل تجمع و انباشتگي انرژياست. وضو اين تجمع را برطرف ميكند. همچنين سيستم خود درماني پساز پاكسازي فعالتر ميشود. لذا وضو به تنهايي ميتواند به عنوان يك شيوهدرماني قلمداد شود. تمامي عملكرد وضو و طب سوزني بر روي جريان سيالانرژي در كانالها استوار است. كانالهايي كه از قرن پيش شناخته شدهاند وعسكبرداريهاي جديد نيز صحت آنهارا تأييد نموده است. هر گونه اختلال ياتخريب در اين كانالها ميتواند منجر به صدمات گوناگوني شود. اين كانالها رابطهبسيار ظريفي با ماهيچههاي بدن دارند. ممكن است اين كانالها در اثر تيغجراحي صدمه ببينند. اين عمل بصورت درد در ناحيه عمل يا ناتواني در حركتدادن بروز مي كند. اين حالات بيشتر تحت عنوان «عوارض جراحي» ناميدهميشود. بررسي كانالهاي انرژي و ترميم آنها به سادگي ميتواند مانع بروز چنينعوارضي شود. اين عوارض با گذشت زمان و فعاليت سيستم خود درماني بدن كمكم ترميم مييابند. در برخي موارد ممكن است شدت ضربه به كانالها آنقدرزياد باشد كه بدن نتواند خود را ترميم كند. اين حالت منجر به ماندگاري عوارضعمل جراحي تا پايان عمر فرد ميشود. توجه به كانالهاي انرژي و به كار بردنتكنيكهاي اين كتاب ميتواند به اين افراد كمك كند. اين كانالها در سر تا سر بدنبخصوص نخاع پراكنده شدهاند. شما ميتوانيد هر بار كه يكي از دوستان ياآشنايانتان تحت عمل جراحي قرار ميگيرد؛ چاكراها و كانالهايش را بررسينموده؛ از صحت آنها مطمئن شويد. اين عمل به طرز شگفت انگيزي بر بهبودفرد پس از عمل تأثير ميگذارد.
توجه به اين نكته ضروري است كه اين كانالها حتي بدون آنكه شما بفهميدهم ممكن است ترميم شوند. سلامتي كامل بدون سلامتي چاكرا امكان ندارد.در حالت عادي سيستم خود درماني به مدت زمان زيادي نياز دارد تا اين عملرا خودبخود انجام دهد. يك درمانگر پرانايي ميتواند اين دوره زماني را به حدشگفت آوري كاهش دهد و باعث شود تا بيمار خيلي زود خوب شود.
وضو - سه ريز چاكرا چشم سه ريز چاكرا چشمهاي ما را تغذيه ميكنند. شيوهاي كه ما با آن مينگريم صحيح نيست. دقت زيادي كه به هنگام نگريستن مبذول ميكنيم باعث بازشدن بيش از حد يكي از كانالها -كانال وسطي چشم- و بسته شدن ساير كانالها ميشود. اين عمل نه تنها وضعيت سلامتي چشم را به مخاطره مياندازد؛ بلكهباعث زود خسته شدن و خواب آلودگي ميشود. يك چشم سالم داراي سه ريزچاكراي فعال و برابر است.
چنين چشمي فقط در بچهها - آن هم بچههاي 2-1 ساله - مشاهدهميشود. تنها آنهاهستند كه از ديد كامل برخوردارند. اگر امتداد ديد يك بچه1 ساله را دنبال كنيد؛ نميتوانيد تشخيص دهيد كه دقيقاً به كجا يا به چه كسينگاه ميكند. چنين نگاهي «نگاه پخش» يا «ديد كامل» ناميده ميشود. بچه 1ساله تمامي صفحه روبروي خود را به يكباره ميبيند. چنين ديدني، صحيحاست كه به تعادل ريز چاكراهاي چشم نيز منجر ميشود. تربيت نادرستمحيطي - مثل نگاه كردن به تلويزيون و... - باعث خراب شدن چشمها ميشود.به هنگام خواب آلودگي توصيه ميشود دست و صورت با آب شسته شوند. اينعمل باعث برداشته شدن انباشتگي صورت و چشمها شده؛ چاكراهاي چشمهارا نيز متعادل ميكند. در نتيجه بر روي سوي چشم و سلامتي عمومي آن تأثيرميگذارد. به طور كلي آب به هر كجاي بدن كه برسد شفا دهنده است. زيراتجمع و انباشتگي انرژيكي را به سهولت برطرف ميكند. براي اين كار هم از آبسرد و هم از آب گرم - بيشتر ولرم - استفاده ميشود. كه هر كدام مورد مصرفخاصي دارد. به عنوان مثال اگر فردي دچار ضعف عمومي شده و سطح كليانرژي بدنش نقصان يافته؛ توصيه ميشود آب ولرم بنوشد. اين عمل پس ازمدتي باعث بالا رفتن سطح انرژي و سر حال شدن وي ميگردد.
يكي از مواردي كه اثر آب را به خوبي روشن ميكند؛ گلودردهاي شايع فصلتابستان است. اين گلودردها اغلب با سرماخوردگي همراه نيستند. يعني فردسرما نخورده؛ ولي گلويش درد ميكند. علت اين امر به مصرف بيش از حد آبخنك در تابستان بر ميگردد. آب سرد داراي انرژي بسيار كمي بوده و با نوشيدهشدن، انرژي مسيري كه طي ميكند را به خود جذب ميكند. حساسترينقسمت اين مسير، حلق و گلو است. اين عمل در بلند مدت باعث نقصانانرژيكي اين ناحيه و حساس شدن آن ميگردد كه به گلو درد بدون هيچ علتيمنتهي ميشود. نوشيدن آب ولرم باعث نقصان انرژيكي گلو نميشود بلكهكمك ميكند تا مبادله انرژيكي به خوبي انجام پذيرد.
اغلب به كساني كه دچار استرس هستند توصيه ميشود كه دوش آب سردبگيرند. استرس بخاطر انباشتگي شديد انرژيكي بخصوص در برخي چاكراهايخاص نظير چاكراي شبكه خورشيدي ايجاد ميشود. دوش آب سرد بهترين وسريعترين روشي است كه ميتواند اين انباشتگي را بر طرف نمايد. در واقعدوش آب سرد همانند جارو كردن عمومياي است كه فرد بر روي خود اعمالميكند. اين دوش گرفتن اگر با تصور تميز شدن كانالها همراه گردد؛ تأثير آن رابيشتر هم ميكند. از آب نمك نيز ميتوان براي دوش گرفتن استفاده نمود. اينعمل ميزان پاكسازي و سرحال شدن فرد را افزايش ميدهد. نمك بخاطر نقشزدايندگي خود باعث قويتر شدن پاكسازي ميشود به همين دليل شنا كردن درآب دريا براي سلامتي توصيه ميشود. تصور كنيد كسي كه داراي يك تومورمغزي است با چند سال آبتني كردن در آب دريا بهبود يابد!
وضو - چاكرا
در نقاط خاصي از بدن چاكراهاي خاصي وجود دارد كه تحريك آنهاميتواند تاثير بسزايي بر روي كالبد انرژيكي داشته باشد. از جمله اين نقاط، فرِسر (محا استقرار چاكراي تاج)، همچنين چاكراهاي فرعي كف دست و كف پاميباشد. طرِ مختلفي براي فعال كردن اين نقاط وجود دارد: تصور جريانانرژي يا نور سفيدي در آنها، استفاده از سنگهاي انرژي دار بر روي آنها، ماليدنروغنهاي خاص و يا كشيدن نقاشي هايي بر روي اين نقاط. يكي از بهترين وقويترين طرِ تحريك اين نقاط،لمس كردن سطحي و سريع آنهاست. اين عملاگر با دست مرطوب انجام شود تاثير آن را دو چندان خواهد كرد. اگردوربينهاي عكسبرداري از هاله در دسترس خوانندگان محترم باشد يا بابكارگيري تمرينات اين كتاب قادر به اسكن كردن انرژيها شده باشند؛ با يكآزماش ساده قضيه كاملاً روشن ميشود. شما ميتوانيد با دست مرطوب خود برروي هر نقطه از بدن كه چاكراي خاصي وجود دارد (مانند بين ابروها، گلو، جناغسينه، ناف و...) تماس كوچك و سريعي ايجاد نموده؛ چاكرا را اسكن نماييد.ملاحظه ميشود كه چاكراي خاص به طور اعجازآميزي به تكاپو ميافتد و فعالميشود.
در انجام وضو ابتدا دستها به روي صورت كشيده ميشود. تأكيد بر آن استكه حركت دستها رو به پايين باشد. پوست بدن ما قابليت جذب و نگهداريميزان زيادي انرژي در خود دارد. انرژي هايي كه بيگانه بوده و ناشي از مشغلههاو استرسهاي محيطي است. استرس هايي كه هر روز توليد ميشوند و جزئي اززندگي روزمره گرديدهاند. چنين دست كشيدني بر روي پوست صورت ميتوانداسترسها و انرژيهاي بيگانه انباشته شده در آن را تكانده به دور ريزد. يكمسلمان در شبانه روز حداقل 3 بار وضو ميگيرد. اين عمل كمك ميكند تا هرچند ساعت به ساعت تخليه صورت گيرد. پوست صورت در اين خصوص،تفاوت كوچكي با ساير قسمتهاي بدن دارد. به خاطر انعطاف پذيري بسياربالاي پوست صورت نسبت به ساير اعضاي بدن، ميزان اين انباشتگي درصورت بيش از ساير جاهاست. به طوريكه گاهي بيش از 90 % كل انرژيهايمنفي و استرسهاي محيطي در پوست صورت تجمع مييابد. 10 % ما بقي دركل بدن پخش شده و حتي قابل اغماض است. وضو گرفتن پياپي مانع صدمهزدن اين تجمع ميشود و اجازه نميدهد اين ميزان از حد توان بالاتر رود. بههمين دليل زماني كه استرس يا شوك خاصي بر فرد وارد ميشود (همانندبيماري، امتحان كنكور و...) وبدن آكنده از انرژي استرس زيادي شده؛ يكوضوي ساده تا حد بالايي ميتواند مشكل را حل كند. اگر با داوطلبين كنكورصحبت شود اكثر آنها از به ياد نياوردن مطالبي كه ماهها وقت صرف خواندن آنهاكردهاند؛ شكايت دارند. جالب آنجاست كه آنها مطالب مورد نياز را درست سرجلسه امتحان ـ يعني جايي كه نياز مبرمي به آنهاست - فراموش ميكنند. جواببسياري از سؤالها بعد از جلسه به راحتي به ياد آورده ميشوند كه ديگر ثمريجز افسوس ندارد. اوج استرس يك امتحان دهنده در سر امتحان و زماني استكه برگههاي سؤال را در دست دارد. اين حجم استرس بر روي فعاليت عموميانرژيكي و جسماني و در نتيجه بر كاركرد مغز اثر ميگذارد. به هر راهي كه بتواناسترس را تخليه كرد؛ حافظه باز شده و جوابها پيدا ميشوند. يك وضوي سادهبه راحتي قادر است حجم استرس زيادي را كه در عضلات صورت انباشتهشده؛ تخليه كند. اين تخليه خصوصاً بر روي چاكراهاي فرعي فكها صورتميگيرد. چاكراهاي فرعي فك، تاثير مستقيمي بر روي سيستم اعصاب و حافظهدارند.
وضو – انرژي درماني
آموختن انرژي درماني و قدرت تسكين و درمان آلام خود ميتواند يكي ازمهمترين و شيرينترين اين آيات باشد. آن دم كه يكي از بندگان خدا از شدتدرد و رنج و بيماري، قادر به عبادت و مدح پروردگار نبوده و لحظهاي از معشوِبه دور مانده است و شفاگر با دستاني آكنده از عشق، سلامتي و رهايي از درد رابه وي عطا ميكند. اين ميتواند خود يك تجربه عميق معنوي باشد. تجربهايهم براي بيمار و هم براي درمانگر. بيمار كه سختي فراِ از محبوب را تجربهكرده؛ با شوِ به دامان او باز ميگردد و شفاگر نيز كه هم اينك با يك تجربهعملي به «باور» رسيده است؛ در اين شادي شريك ميشود.
آدابي كه در اسلام بدان توجه شده و هر مسلماني به دفعات آن را بكارميگيرد؛ «وضو گرفتن» است. اين عمل نيكو موارد مصرف گوناگوني دارد. در هرزمان كه مسلماني ميخواهد آماده عمل يا عبادت بزرگي شود؛ وضو ميگيرد.نقش وضو بيشتر آمادگي و زدودن مواردي است كه مانع فرد براي نيل به اينآمادگي هستند؛ ميباشد.بيشترين زمان انجام آن، قبل از انجام فريضه نماز است.نماز يك تجربه معنوي است كه يك مسلمان هر روز به آن دست ميزند. آنچه دراين مقال مد نظر است بررسي اين اعمال از ديد انرژيكي و اتفاقاتي است كه بههنگام مبادرت به اين اعمال، در هاله و چاكراهايفرد روي ميدهد. همچنينبخاطر اينكه خواننده اين كتاب نسبت به درمان بيماريها علاقمند بود؛ برنامهايمنظم جهت درمان بيماريهاي مختلف به كمك وضو گرفتن ارائه ميشود. اينبرنامه توسط همگان قابل انجام است. نتايج بدست آمده كاملا" مشهود و عينيهستند لذا به سادگي قابل بررسي اند. به طور كلي هر گونه ارتباط معنوي و تأملدر نشانههاي پروردگار، مراقبه Meditation ناميده ميشود. تمام انسانها وموجودات زنده هر يك به گونهاي به اين تجربه معنوي ميپردازند. مراقبه يعنيآگاه بودن، يعني در لحظه زيستن و با هوشياري كامل نگريستن، تنها با اين شيوهنگريستن است كه ميتوان حقايق هستي را درك نمود.
وضو – انرژي - استرس
از ديد دانش مدرن هم بيشترين حجم استرسهاي محيطي در پوستصورت ذخيره ميشود. پس اگر هر چند ساعت به چند ساعت، دستي بر رويصورت بكشيم؛ در پايان روز بسيار آرامتر هستيم. به هنگام وضو گرفتن، اينفرآيند با آب - بخصوص با آب سرد - همراه ميشود كه تأثير آن را بيشتر همميكند. راجع به آب سرد و اهميت آن در صفحات آتي صحبت خواهد شد.
مرحله بعدي كشيدن دستها بر روي يكديگر است. ابتدا با دست چپ ازآرنج تا نوك انگشتان دست راست را لمس ميكنيم. حركات به گونهاي است كهدست راست كاملاً پوشيده ميشود. يكي از چهار نادي (كانال انرژي) اصليبدن در دست راست است. حركت رو به جلو باعث تحريك اين نادي و تخليهشديد انرژيهاي راكد باقي مانده در آن ميشود. انرژيهاي راكدي كه بهصورت حب و بغض و خستگيهاي روزانه نمود پيدا ميكنند.لمس كردن تا كفدست و نوك انگشتان ادامه پيدا ميكند. گويي دست چپ، انرژيهاي راكد رامشايعت نموده تا از خروج آنها از بدن مطمئن گردد. اين عمل دو تأثير فوِالعاده مهم دارد. در ابتدا چاكراهاي كف دست و نوك انگشتان دست راست را باشدت باز و فعال ميكند. و در ادامه باعث تبادل انرژي سمت چپ و راست بدنميشود. در كف دست چپ هم يك چاكراي مهم وجود دارد كه به هنگام انرژيدادن ميتوان از آن كمك گرفت. به هنگامي كه با كف دست چپ بر روي دستراست ميكشيم؛ انرژي سمت چپ بدن را نيز بر روي دست راست ميريزيم.انجام اين عمل تأ ثير زيادي بر روي ايجاد تعادل بدن دارد و انرژيهاي دو گانهبدن را متوازن ميكند. بر طبق فلسفه تائو و اعتقاد مردم چين بدن از دو بعدمتضاد ساخته شده كه مدام در حال تقابل با يكديگر هستند. زماني كه تعادل ايندو بعد به هم بخورد؛ بيماري رخ ميدهد. اين دو بعد را يين و يانگمينامند. تمام هنر يك رزميكار چيني درك اين دوگانگي و به تعادل رساندن آناست.
هنگامي كه با دست راست، دست چپ را لمس ميكنيم؛ انرژي سمتراست بدن نيز به سمت چپ راه يافته و تعادل كامل ميشود. در اين هنگامچاكراها به تعادل بالايي رسيده كاملاً متوازن ميشوند. اين توازن بهترين بستربراي برنامه ريزيهاي بعدي است. فردي را تصور كنيد كه از پلههاي زيادي بالاميرود و در يكي از پاگردها لحظهاي ميايستد تا خستگي در آورده و دو مرتبهتعادل را در بدن خود ايجاد كند. بالطبع پس از ايجاد تعادل و رفع خستگي باقدرت بيشتري ميتواند از پلهها بالا رود.
باز شدن چاكراهاي كف دست تأثير بسيار زيادي بر روي كليت انرژي بدنميگذارد.چاكراهاي دستها ادامه چاكراي قلب هستند. چاكراهاي كف دست وپا در درمانگري از اهميت خاصي بر خوردارند. به طوريكه پس از انرژي دادن بهآنها، بر خلاف ساير چاكراها، نبايد تثبيت شوند. اين چهار نقطه همانند انتهايشلنگهايي هستند كه بايد به بيرون باز باشند. در غير اين صورت انباشتگيشديدي در كالبد انرژي و سپس در جسم فيزيكي بوجود ميآيد. باز و فعالبودن اين چاكرا ارتباط مستقيمي با سرزندگي و سلامتي فرد دارد. هر چه شماسرحالتر و سالمتر باشيد؛ چاكراهاي كف دست و پاي شما بزرگتر و فعالترهستند. يكي از دلايل كلافگي و سر رفتن حوصله بسته شدن اين چاكراست.فلز، چاكراها را ميبندد. به طور كلي تماس مستقيم فلز با هيچ نقطهاي از بدنتوصيه نميشود. براي درك بهتر تأثير آن ميتوانيد آزمايش سادهاي انجام دهيد.اگر در كف هر يك از دستهاي خود يك سكه بگذاريد و براي دقايقي آنهارا نگهداريد؛ پس از مدتي به شدت احساس كلافگي و خفگي ميكنيد. گويي در درونقفسي قرار گرفتهايد. سكههاي فلزي قادرند چاكراهاي شما را مسدود كنند.تماس طولاني مدت با فلز به تنهايي ميتواند مسبب بيماريهاي مختلفي گردد.ريشه بسياري از بيماريهاي شايع ميتواند وسايل و ابزارهاي فلزي باشد كه همهروزه با پوست بدن - بخصوص نقاط حساسي نظير پيشاني، فرِ سر و كفدست و پا - در تماس قرار ميگيرند.
به وضو بر روي ريز چاكراهاي انگشتان نيز تأ ثير ميگذارد. در اين عملبخصوص چاكراهاي انگشتان شست، مياني و انگشت كوچك تحريكميشوند. تحريك چاكراي انگشتان دنباله تحريك و فعاليت صحيح چاكرايكف دست است.
انجام مرحله بعد يكي از كليديترين تأثيرات انرژيكي را با خود به همراهدارد. اين عمل مسح سر است. با تحريك فرِ سر يكي از مهمترين چاكراهايبدن - چاكراي تاج - تحريك ميشود. اين چاكرا دروازه تجربيات روحاني استو فعال بودن آن از نشانههاي معنوي بودن فرد است. فعاليت اين چاكرا باضخامت طناب روحي نيز در ارتباط است. اين چاكرا حالت تفوِ و برتريخاصي بر روي ساير اندامها داشته و تحريك آن، بر روي عملكرد تمامي بدنتأثير ميگذارد. به هنگامي كه اين چاكرا كاملاً باز و فعال شود؛ همانند تاجدرخشان و نوراني بر روي سر به تلألو ميپردازد. شايد تاجي كه پادشاهان بر سرميگذارند؛ نمادي جسماني و بسيار كوچك از اين وضعيت برتر باشد. لمسكردن فرِ سر تأثير زيادي نيز بر هماهنگ كردن فعاليت نيمكرههاي مغز دارد.نيمكره چپ بيشتر مربوط به استدلال، منطق و امور دنيوي است. هنگامي كهفرد زياد درگير مسايل و مشكلات دنيوي ميشود اين نيمكره به شدت فعالميشود. نيمكره راست بيشتر مربوط به احساسات و عواطف است. قابليتهايهنري، لذت بردن و خلسه همگي مربوط به فعاليت اين بخش از مغز هستند.بخاطر شرايط محيطي ممكن است در يكي از اين حالات افراط شود. كساني كهزياد درگير مشغلههاي زندگي شده، مسئله رياضي حل ميكنند و كمتر به بعدروحاني و استراحت خود بها ميدهند؛ داراي فعاليت زيادي در نيمكره چپهستند. به همين ترتيب كساني كه درگير مسايل عاطفي و هنر شده، كمترمسئوليت پذير بوده و نسبت به مسايل جاري زندگي بي تفاوت ميشوند؛ داراينيمكره راست فعالتري هستند. هر دو اين حالات افراط است و سلامتي فقط درصورتي حادث ميشود كه اين دو به تعادل برسند. لمس كردن فرِ سر (مسحسر) باعث تحريك پل ارتباطي بين دو نيمكره و فعاليت غده پينه آل ميشود.بدين ترتيب تعادلي نسبي در وضعيت فعاليت نيمكرههاي مغز پديد آمده؛انرژي با سهولت بيشتري در آنها جريان مييابد. تحريك اين نقطه در تقويتحافظه نيز ميتواند تأثير گذارد.
نماز- وضو – مدي تيشن
از جمله زيباترين مراقبهها، پرداختن به نماز است. نماز انسان را مستقيما" دربرابر يك بي نهايت قرار ميدهد. بررسي وضعيت هاله و چاكراهاي فرد بههنگام نماز خواندن خود داستاني مفصل است كه زمان ديگري ميطلبد. در اينفصل كوشش بر آن است كه انجام عمل فيزيكي وضو و نقش آن در سلامتي ازديد انرژيكي بررسي شود. خواننده گرامي كه تا اين صفحات ما را همراهينموده با تواناييهايي نظير اسكن كردن (لمس كردن توده انرژي) هاله وچاكراهاي مختلف آشنا بوده و بر نقش هر يك در وضعيت سلامتي و آگاهي فردواقف است. اندازهگيري هاله و چاكراها، روشهاي هستند كه به كمك آنها اينبررسي صورت ميپذيرد.
ميتوان وضعيت چاكراهاي يك نفر را قبل و بعد از وضو گرفتن، مقايسهنمود. اين وضعيت توسط دوربينهاي مخصوص هاله بيني و يا يك درمانگرخبره قابل بررسي است. در فصول گذشته راجع به چاكراهاي مختلف و نقشهر يك در رفتار و سلامتي بدن سخن گفته شد. سه چاكراي پاييني (چاكراهايقاعدهاي، جنسي و نافي) چاكراهايي هستند كه تمامي كالبد بر مبناي آنها عملميكند.
چاكراي قاعدهاي بر سلامت جسماني و هر گونه فعاليت فيزيكي اثر دارد.اين چاكرا انرژي خام زيستن را از محيط دريافت كرده ؛ صرف تغذيه بدن ميكند.موقعيت بدن و اين چاكرا را ميتوان به كارخانه قند سازي بسيار مدرني تشبيهنمود كه در قسمتي از آن، چغندر قند بايد وارد شود. بديهي است اگر چغندر قندوارد اين كارخانه نشود؛ تمامي دستگاهها و تكنولوژي پيشرفته آن بي ثمرميماند. فعال بودن اين چاكرا بر روي سلامت جسماني تاثير بسزايي دارد.
چاكراي جنسي اساس لذت بردن و تحمل كردن است. به كمك اين نيرواست كه ميتوانيم شرايط نامساعدي را تحمل كرده؛ دوام آوريم. كساني كهمجبورند شرايط خاصي را در مدت زمان طولاني تحمل كنند بايد چاكرايجنسي بزرگ و فعالي داشته باشند. به عنوان مثال كسي كه مجبور است چندينماه براي شركت در امتحان كنكور درس بخواند؛ بايد از چنين انرژي بهرهمندباشد. اين چاكرا پشتكار ما را زياد ميكند. به هنگامي كه يكي از دوستان شما دردرس يا كار خود اصطلاحاً «كم ميآورد»؛ چاكراي جنسي وي به شدت خاليشده و از فعاليت باز ايستاده است. فعال بودن اين چاكرا بر روي سلامت روانيتاثير بسزايي دارد.
چاكراي نافي ارتعاشي بالاتر نسبت به دو چاكراي قبلي داشته و وضعيتگوارشي و هضم و جذب غذا را بر عهده دارد. غذاهايي كه ميخوريم دارايپرانا هستند؛ هر چقدر غذا تازهتر و طبيعيتر باشد از انرژي بيشتري برخورداراست. علاوه بر انرژي غذا، سيستم جذب و دريافت اين غذاها نيز بسيار مهماست. اين سيستم همان چاكراي نافي است. در صورت وجود يك چاكرايبيمار و غير فعال، حتي اگر غذاهاي تازه و سرشار از انرژي حياتي نيز تناولشود؛ باز هم بدن بدون انرژي ميماند. در اين صورت بدن قادر به دريافت انرژينيست.
ساخت موتور، روغنكاري آن و نهايتاً تغذيه مداوم آن وظيفهاي است كه اينسه چاكرا بر عهده دارند. عملكرد صحيح و كامل اين چاكراها منجر به ساختهشدن بدني سالم و فعال ميشود. بدني كه ميتواند جايگاه خوبي براي دريافتو مبادله انرژي شود. سلامتي اين سه چاكرا، فعاليت صحيح و كامل چاكراهايبالايي را تضمين ميكند. چاكراهاي بالايي (مثل گلو، آجنا و تاج) هماندستگاههاي پيشرفتهاي هستند كه نياز به انرژي خام دارند. اگر انرژي خام باكيفيت خوب و به ميزان كافي در دسترس آنها قرار گيرد؛ تجربيات عميقروحاني به بار خواهد آمد.
به طور كلي چاكراهاي پاييني مربوط به امور جسماني و فيزيكي و چاكراهايبالايي مربوط به تجربيات معنوي هستند. در نگاه اول هر چه كه چاكراهايپاييني بزرگتر و فعالتر باشند مسايل دنيوي بيشتر مطرح ميشوند. كساني كهنسبت به مسايل روحاني و ماوراء طبيعي علاقمندند داراي چاكراهاي بالاييفعالي هستند. فعاليت و سلامتي چاكراهاي پاييني مبنايي براي فعاليتچاكراهاي بالايي است. به طوريكه اگر شخص درست زندگي كند( به بدن ونيازهاي طبيعي آن توجه كند، سلامت رواني خود را به مخاطره نيندازد و مدامخود را تغذيه و حمايت كند) خود بخود در مسيري معنوي قرار ميگيرد وميتواند دركي عميق از خداوند بدست آورد. هر چه كه چاكراها و كانالهايانرژي بزرگتر گردند؛ ظرفيت فرد براي تجربيات عميقتر بيشتر ميشود.
رابطه وضو با طب سوزني
طب سوزني سابقهاي كهن دارد. اكتشافاتي كه تاكنون از قبرهاي ماقبل تاريخو حتي قبل از كشف خط و نوشته به عمل آمده است وجود سوزنهايي را نشانميدهد كه به منظور درمان به كار ميرفتهاند. جنس اين سوزنها متفاوت بوده؛بعضي از سنگ نوك تيز بوده و پارهاي از جنس طلا و نقره. در قرن نوزدهم با نفوذاروپائيها در چين، طب سوزني نخستين بار در جوامع طب غربي مورد توجه قرارگرفت. با به قدرت رسيدن مائوتسه تونگ در قرن بيستم، طب سوزني مجدداً درچين رونقي گرفت و در تمام دوران جنگهاي داخلي و پس از آن، آموزش واستفاده از اين روش در بيمارستانها رواج يافت. در حال حاضر و بر حسبتوصيه مائوتسه تونگ، طب سوزني و طب غربي چه از نظر كاربرد و درمان و چهاز نظر تحقيقات در چين سهمي مساوي دارند. در ابتدا سعي ميشود رابطهايبين طب كلاسيك و طب سوزني ايجاد شود و پس از آن به ارتباط بين طبسوزني و عمل وضو ميپردازيم.
طب سوزني يك فلسفه است. فلسفهاي كه با زندگي مردم چين آميخته شدهاست. اين فلسفه بيان ميدارد كه دنياي ماده و انرژي، سواي از هم نيستند بلكهدر امتداد هم ميباشند. در تمام كائنات تنها دو قدرت است كه جلوه ميكند.يين و يانگ. علاوه بر آن عناصر سازنده هستي 5 عنصر ميباشند. فلز، چوب،آب، آتش و خاك. اين عناصر به صورت مكمل يا متضاد يكديگر عمل ميكنند.روبرو شدن عناصر متضاد - نظير آب با آتش - منجر به بيماري و روبرو شدنعناصر مكمل - نظير چوب با آتش - منجر به سلامتي ميشود.
در طب سوزني مبنا بر كانالهاي انرژي بيمار و نقاط انرژيمند استوار شدهاست. اين مبنا در عمل بسيار قوي ظاهر شده و در تشخيص و درمان بيماريهاكارساز بوده است. هنگاميكه بيماريهاي ناشناخته و غير قابل درمان توسطپزشكي كلاسيك، به كمك طب سوزني عملاً شناسايي و درمان شدند، حيرتجوامع پزشكي بيشتر گرديد. در اين شيوه كار، به بدن طور ديگري نگريستهميشود. و گويي جزئيات بيشتري تحت نظر گرفته ميشود. به عنوان مثال درطب كلاسيك يك نوع نبض بيشتر وجود ندارد. در صورتيكه در پزشكي كهنچين ضربان نبض بر 12 نوع متفاوت ميباشد. يك پزشك (حكيم) چيني درنهايت ظرافت هر يك از اين نبضها را گرفته، اندازهگيري ميكند. هر يك از ايننبضهاي 12 گانه به يكي از اعضاء داخلي بدن مرتبط است. در نتيجه با پيگيرينبضها ميتوان امعاء و احشايي كه دچار بيماري شدهاند را دقيقاً مشخصنمود. اين 12 كانال بسته به اندامي كه با آن مرتبط ميشوند؛ نامگذاري ميشوندو عبارتند از: 1. كانال كيسه صفرا 2. كانال كبد 3. كانال ريه 4. كانال روده بزرگ5. كانال شكم - معده 6. كانال طحال 7. كانال قلب 8. كانال روده كوچك 9.كانال مثانه 10. كانال كليه 11. كانال گردش جريان خون - جنسي 12. كانال سهگانه
هر گونه سد انرژي در اين كانالها منجر به بيماري ميگردد. به طور كلي دوعمل ميتواند منجر به بيماري شود. يكي انسداد كانالهاي انرژي و ديگريجاري شدن انرژي منفي در آنها. در روي مسيرها نقاطي وجود دارد كه از طريقآن انرژي كانالها با محيط پيرامون مبادله ميشود. همچنين تأثير گذاري بر آنهاميتواند منجر به تغييرات كيفي و كمي توده انرژي گردد. اين نقاط در طول بدنپراكنده بوده ولي در بعضي مناطق اهميت ويژهاي مييابد. يكي از مهمترين ايننقاط در ناحيه فرِ سر واقع شده است كه به هنگام مسح سر تحريك ميشود.به طرِ گوناگوني ميتوان بر روي اين كانالها و نقاط خاص تأثير گذاشت.همانطور كه از اسم «طب سوزني» بر ميآيد؛ يكي از بهترين راههاي تأثير گذاري،استفاده از سوزنهاي مخصوص است. علاوه بر آن از هر جسم نوك تيز- مانندنوك ناخن - يا ماساژ يا گرم كردن و... نيز ميتوان بهره برد.تحقيقات علمي نشانداده كه ابزاري كه در اين ميان استفاده ميشود زياد مهم نيست. بلكه تشخيصصحيح گرفتگي انرژي و پيدا كردن نقطه يا كانال خاصي كه منجر به گشودگي آنميشود بسيار مهمتر است.
چاكراها بعد از وضو
بعد از وضو چاكراهاي پاييني به شدت پر و فعال ميشوند. سيستم دفاعيبدن به شدت تقويت گشته و ارتباط فرد با انرژي زمين مستحكمتر ميشود. دراين هنگام خيلي سريع وضعيت بدن در حالتي ايدهآل و ناپايدار قرار گرفتهاست. در نتيجه چاكراي پيشاني شروع به كوچك شدن ميكند. در كتاب بعديكه با خصوصيات چاكراها دقيقتر آشنا ميشويد؛ درمي يابيد كه اين آرايشچاكراها منجر به طول عمر فرد ميشود. لذا وضو در طول عمر نيز اثر ميگذارد.
از جمله مهمترين چاكراهاي بدن كه به هنگام وضو گرفتن فعال ميشوند؛چاكراهاي كف دست و پاست. آموختيد كه به هنگام انرژي دادن بايد ازچاكراهاي كف دست استفاده نمود. حتي پس از انرژي دادن، همه چاكراها راميتوان تثبيت نمود. اما چاكراهاي كف دست و كف پا را نبايد تثبيت كرد.
فعاليت چاكراهاي كف دست و پا، ارتباط مستقيمي با سلامتي و وضعيتروحي فرد دارد. هر چه اين چاكرا فعالتر باشند بهتر است. يك درمانگر قويداراي چاكراهاي كف دست و كف پاي بزرگي است. اگر قبل از پرداختن بهدرمان، خود درمانگر يك وضو بگيرد اولاً چاكراهاي كف دست و پا بزرگميشوند و باعث ميشود تا با قدرت و لطافت بيشتري بتواند انرژي بدهد. ثانياًبا بزرگ شدن عمومي چاكراها، ظرفيت نقل و انتقال انرژيكي درمانگر بالا رفته وبهتر ميتواند تأثير گذارد. در فصل سوم تكنيكهايي براي فعال كردن چاكراهايكف دست ارائه شد. مي توانيد وضو گرفتن را نيز به عنوان يكي از قويترين اينتكنيكها به اين ليست اضافه كنيد.
اگر بيمار هم قبل از درمان وضو بگيرد مفيد است. زيرا چاكراها و هالهسلامتي وي بزرگتر شده و انرژي درمانگر با سهولت بيشتري در آنها جريانمييابد. به طور كلي قبل از انجام هر عمل مهمي مثل نماز خواندن، مدي تيشن،كار روزانه، امتحان دادن و... ميتوان وضو گرفت تا تأثير آن كار بيشتر شود. برايدرك بهتر اين موضوع ميتوانيد آزمايش جالبي انجام دهيد. يكي دو روز، هر دوساعت يكبار، يك وضو بگيريد. به احساسات و اتفاقاتي كه در اين دو روزبرايتان پيش ميآيد؛ دقت كنيد. اگر دوست داشتيد ميتوانيد آنها را يادداشتكرده براي ما ارسال كنيد. نتايج شما ميتواند تحقيقات ما را پربارتر كند.
بررسي وضعيت چاكراهاي فرد نيم ساعت بعد از وضو گرفتن، بيانگرتأثيرات پايدارتر وضو گرفتن است. ملاحظه ميشود كه چاكرهاي پاييني درحالت ثبات به دو برابر وضعيت قبل از وضو رسيدهاند. چاكراي قلب فعالترشده- انجام درمانگري به كمك انرژي چاكراي قلب امكانپذير ميشود. اساسانرژي درماني عشق است. شما با درمان ديگران، عشق خود را بر آنها ارزانيميكنيد. جايگاه اين عشق، چاكراي قلب است. هر چه چاكراي قلب فعالترباشد؛ درمانگر بهتري ميشويد و بهتر ميتوانيد ديگران را دوست داشته باشيد.در نتيجه وضو گرفتن باعث قويتر شدن درمانگري هم ميشود. پيرمرد دوستداشتني كه دستش شفاست و با لمس شما، دردهايتان را التيام ميدهد؛ انرژيشفابخش خود را با يك عمر وضو گرفتن بدست آورده است. چاكراي پيشانيباز هم كوچكتر شده و اين بيانگر دوام طول عمر فرد است.
اثرات آب بر وضو گرفتن
كلاس اول دبستان هنگامي كه معلم ميكوشيد تا با تركيب حروف الفبا اولينكلمه را بسازد؛ كلمه آب بر روي تخته سياه نقش گرفت. آب -اين سادهترين كلمهادبيات فارسي - نقش مهمي را در زندگي و حيات آدمي بازي ميكند. آب مايهحيات است.
يكي از بارزترين قسمتهاي وضو استفاده از آب و خيس و مرطوب كردنقسمتهاي مختلف بدن است. اين موضوع از اهميت شاياني برخوردار است ازديد انرژيكي آب يكي از بهترين بسترهاي انرژيكي است. بدين معني كه قادراست حجم عظيمي انرژي را در خود جذب، نگهداري و انتقال دهد. بيش از 4 3 سطح كره زمين را آب پوشانيده است. در واقع اين حجم عظيم آب است كهحيات انرژيكي را بر روي كره زمين ممكن نموده است. انرژي خورشيد، انرژيهوا و انرژي زمين به ميزان زيادي در آب اقيانوسها و درياها ذخيره شده است.
به كمك دستگاههاي خاص عكسبرداري و همچنين اسكن دقيق آبمشخص شده كه دماي آب با ميزان انرژي حياتي آن - انرژي حياتي كه از محيطبه عاريت گرفته ـ ارتباط مستقيمي دارد. هر چه كه ميزان انرژي حياتي بيشترباشد دماي آب بالاتر ميرود. آب صفر درجه تقريباً خالي از انرژي حياتي است.دماي بالاتر بر جنبش مولكولي ملكولهاي آب افزوده و در نتيجه باعث جذببيشتر انرژيهاي محيطي ميگردد. اين مسئله با اسكن كردن توده انرژي دو ليوانآب سرد و آب گرم كاملاً قابل آزمايش است.
در طب آيورودا توصيه اكيدي بر استفاده از آب ولرم جهت نوشيدن ميشود.بيشتر مردم آب خنك و گوارا را ترجيح ميدهند. در صورتيكه از ديد طب كهنهند، آب ولرم براي سلامتي و حتي درمان بسياري از بيماريها و استرسهامناسبتر از آب سرد است. نوشيدن طولاني مدت آب سرد ميتواند مشكلاتخاصي را به دنبال داشته باشد. آب ولرم يعني آبي كه نه كاملاً خالي از انرژيبوده و نه بيش از حد از انرژيانباشته است آبي است كه جانب اعتدال را رعايتكرده است. اگر بيماري نتيجه عدم تعادل در ارگان خاص يا كليت بيمار باشد.تنها چنين آبي - آب ولرم- است كه قادر است تعادل مجدد را به بدن باز گرداند.
هنگامي كه آب ولرم مينوشيد سهم بيشتري از انرژي هستي را دريافتميكنيد. يك درمانگر علاوه بر انتقال مستقيم انرژي خود به بدن بيمار، ميتوانداز واسطه هايي استفاده كند. يكي از بهترين اين واسطهها آب است. براي تسهيلروند درمان بيمار، ميتوانيد ليوان آبي را به كمك جارو كردن كاملاً تميز كرده؛آن را از انرژي تميز و شفا بخش خود پر نماييد. آن گاه اين ليوان حاوي آب انرژيدار را به بيمار بدهيد. اين عمل در برخي از بيماريها، نظير مشكلات گوارشيتأثير شگرفي دارد. نكته جالب آن است كه در اين عمل بهتر است از آب سردكمك گرفته شود. زيرا آب سرد عموماً خالي از انرژي بوده و ميتواند حجمبيشتري انرژي از شما دريافت كند. ممكن است انرژيهاي محيطي پاكيزه نباشد.بخصوص در مكانهاي پر جمعيت اكثراً نقصان انرژي وجود دارد. چنين ميتواناستنباط كرد كه آب جاذب انرژي حياتي است. هر چه آب سردتر باشد خاليتربوده و بر طبق قانوني شبيه قانون اسمزي، انرژي از تراكم بالاتر به تراكم پايينترجريان مييابد.
نمونه ديگر استفاده از آب به هنگام تب كردن است. يكي از بارزترين اعمالدر هنگام تب انجام عمل «پاشويه» است. يعني پاهاي فرد بيمار با آب سردشسته ميشود. اين عمل بر كاهش تب تأثير زيادي دارد. به هنگام تب چاكراهايكف پا مسدود شده است. در نتيجه چاكراهاي پاييني بدن - بخصوص چاكرايقاعدهاي - خالي ميماند. خالي ماندن چاكراي قاعدهاي يعني عدم وجود موادخام براي كارخانه فوِ مدرن بدن. تب واكنش طبيعي بدن در برابر اين نقصانانرژي است. معمولاً به هنگام نقصان انرژيكي يك چاكرا، اندازه آن هم كاهشمييابد. اين كاهش واكنشي دفاعي است كه شعور بدن براي جلوگيري از صدمهبيشتر از خود نشان ميدهد. اما در بيماري تب، چاكراي قاعدهاي كوچكنميشود بلكه بزرگ مانده و كاملاً هم از انرژي تهي گشته است. در نتيجه فشارزيادي به بدن وارد ميشود. انرژي خام چاكراهاي پاييني همانند آبِ گوارا و باطراوتي است كه در لولههاي بالايي (ساير چاكراها و كانالهاي انرژي) پمپميشود. به هنگام تب كردن، فعاليت چاكراي قاعدهاي نه تنها كمتر نشده؛ بلكهبيشتر هم ميشود. اما ديگر آبي وجود ندارد. تصور كنيد كه بجاي آب باطراوت،گاز خشك و داغي در اين لولهها پمپ شود.
باز شدن چاكراهاي فرعي كف پا، باعث تغذيه مجدد چاكراي قاعدهاي ازانرژي زمين ميگردد. در نتيجه يكبار ديگر آب در لولهها پمپ ميشود و تبكاهش مييابد. آب سرد بعنوان يك گيرنده انرژي، انباشتگي ايجاد شده درمسير چاكراهاي كف پا و كانالهاي آن را به خود گرفته ؛ باعث باز شدن اين مسيرميگردد. اين عمل را يك انرژي درمان با پاكسازي كامل نواحي مربوطه ميتواندانجام دهد.
از جمله موارد استفاده ديگر آب به هنگام خوابآلودگي است. اگر دقتكرده باشيد در هنگام خوابآلودگي چشمها سنگين ميشوند. گويي ديگرنميتوان آنها را بازنگهداشت. سنگين شدن چشمها بخاطر تجمع انرژيكي استكه در اين ناحيه به وجود آمده است. اين انباشتگي ميتواند آنقدر زياد شود كهفرد ديگر طاقت باز نگهداشتن چشمها را نداشته باشد.
وضو انرژي درماني
انرژي دروني بدن انسان طبق قوانين خاصي در كانالهاي انرژي جريان دارد.انتهاي اين كانالها در بدن به يكديگر متصل است لذا مسير چرخهاي را ايجادميكنند. در طب قديم هند (آيورودا) و همچنين طب سنتي چين، تطابقي بينگردش كره زمين و جريان انرژي در اين مسيرها وجود دارد. بدين صورت كههمانگونه كه كره زمين در هر شبانه روز يك دور به دور محور خود ميزند؛ انرژيدروني بدن نيز در طول شبانه روز، يك دور مسير كامل جريان خود را در اينكانالها طي ميكند.
نظم خاصي در رابطه با زمان عبور انرژي در كانالها وجود دارد. لذا چنانچهدر ساعات پيشنهاد شده عملي انجام گيرد كه انرژي دروني بدن را تشديد ياجريان آن را تسهيل كند؛ كانال مربوط به آن ساعت بيشترين انرژي را دريافتكرده و به عضو مربوط به خود انرژي ميدهد. در ورزشهايي مثل چي كنگ ياتايچي، براي تنظيم عضو مربوطه، تمرينات را بايد در ساعات خاصي انجامداد. در بعضي از شيوههاي درماني نيز فقط در ساعتي كه كانال عضو معيوب بازاست؛ اقدام به درمان ميكنند. اين عمل باعث تسريع سلامتي ميشود.